مسلمانم آرزوست
چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۳ ب.ظ
مبلغ اسلامی بود .در یکی از مراکز اسلامی لندن.
تمام عمرش را روی این کار گذاشته بود تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود
و کرایه را میپردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد
می گفت : چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت ناچیز رابرگردانم
یا نه !آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم
آقا اینرا زیاد دادی ...گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد
و گفت آقا از شما ممنونم
پرسیدم بابت چی ؟
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شومکمی مردد بودم
۹۵/۰۳/۱۹